استقبال بی نظیر

سلام

آقا ممنون از این همه استقبال. من اصلا نمیرسم به همه زنگ بزنم و هماهنگی کنم. تو این سه هفته ۳ نفر اعلام آمادگی کردند. واقعا عالی بود. دست همه درد نکنه. ولی اشکال نداره سعی میکنیم با همین ۳ نفر و چند تا دوستی که اینجا داریم با هم برنامه ریزی کنیم. 

 

راستی از دوستانی هم کامنت میگذارند عذرخواهی میکنم که نمیتونم جواب بدم.

درخواست گردهمایی از دوستان وبلاگ نویس مقیم مونترال

با سلام به دوستان

امشب یک وبلاگ گردی کردم و دیدم خیلی از دوستان وبلاگ نویس در مونترال هستند. یک پیشنهاد داشتم که اگر دوستان قبول کنند ممنون میشم. اما پیشنهاد من اینه که کلیه نویسندگان وبلاگ مقیم مونترال با هم یک جا مثل پارک مونت رویال جمع و با هم بیشتر آشنا بشیم.  فکر کنم چون اکثرا تازه مهاجر هستیم ، بتونیم از تجربیات هم استفاده کنیم و یک مقدار هم از تنهایی خلاص بشیم. در صورتی که با این پیشنهاد موافق هستید لطفا نام وبلاگ ، نویسنده و ایمیل یا تلفن خود را بطور خصوصی ارسال کنید. در ضمن من نمیدونم برای این کار باید از جایی مجوز بگیریم یا نه . اگر اطلاعی در این زمینه دارید لطفا ارسال کنید .بقیه دوستان تازه مهاجر هم که وبلاگ ندارند منتظر باشند تا از طریق این وبلاگ یا وبلاگ بقیه دوستان از محل گردهمایی (در صورت استقبال دیگر دوستان وبلاگ نویس)مطلع شوند. 

سال نو مبارک

سال نو مبارک. من و همسرم سال خوب و خوشی را برای تمامی دوستان عزیز آرزومندیم.

رانندگی

خدای من هنوز باورم نمیشه قبول شدم. راستش امروز امتحان رانندگی داشتم و برای اولین بار تو عمرم تنهای تنها یک کاری را انجام دادم. آخه تو ایران تک دختر بودم و فرزند آخر خانواده دیگه خودتون تا آخرش رو حدس بزنید. ولی خوب امروز توی یک کشور دیگه با یک زبان دیگه تونستم موفق بشم. البته می دونم خدای نازنینم کمکم کرد (مثل همیشه).

امتحانم سخت نبود اول آقای پلیس نازنین اومد و ماشینم رو چک کرد ( فلاشرها ، چراغ ترمزعقب ، ترمز دستی ، گاز ماشین ، بوق ) بعد نشست تو ماشین و گفت حواست به نقطه کورت باشه و استاپ ساینها را حتما رعایت کن و بعد پرسید اگر سوالی داری می تونی بپرسی که گفتم نه فقط زودتر بریم. 

خلاصه حدود ۲۵ دقیقه تو خیابان ها گشتیم و تو این مدت یه درس رانندگی ایرانی بهش یاد دادم .  آخه چون  خودش دیر گفت بپیچ راست منم مجبور شدم بطور خیلی ایرانی(حرفه ای) بپیچم جلوی یک ماشین دیگه  تازه بعد از این کارم حسابی تعجب کرده بود که چرا هول نکردم و خیلی عادی مسیرم رو ادامه دادم و گفت اصلا ماشین پشتی را دیدی ؟ منم گفت آره همون ماشین سفیده؟ (البته شما این کار رو نکنید ، منم شانس آوردم ردم نکرد)

آخر سر امتحان پارک گرفت که با پارک دوبل خودمون فرق داره اینجا چون اکثرا ماشینها کنارهم کنارهم بطور عمودی پارک می کنند بنابراین امتحان هم از من همانطور گرفت. گفت دنده عقب برو و بین اون دوتا خط توقف کن ( اگر دوتا ماشین بودند خیلی ساده تر بود) ولی خوب بلاخره انجام شد.

واقعا به ابن گواهی نامه احتیاج داشتم آخه دیگه همسرم صبحها خودش زودتر با اتوبوس میره سر کار و من مجبورم دخترم رو ببرم مهد و بعدش برم کلاس که از خونمون دوره.

راستی امتحان فرانسه من ۱۰ روز دیگه است دعا کنید اون را هم قبول شم.

خدایا بازم شکرت  

 

منفی نگری

سلام

۱- اول از همه دوستانی که در دو پست قبلی ما رو مورد لطف قرار دادند ممنونم. همسرم کامنتهای مربوط به تولدش رو جواب داد. ولی من وقت نکردم . ببخشید. ولی از همینجا از همه تشکر میکنم.

۲- در یکی از کامنتها که حتما خودتون هم دیدید یکی از دوستان متنی رو نوشته که خلاصه اون اینه که هرکی از کانادا بد بگه عامل ج.ا.ا. بد ندیدم یک چند خطی درباره این موضوع بنویسم.

من از اون موقعی که وارد کانادا شدم به خاطر مسائلی که در ایران از دوستان و آشنایان راجع به ایرانی های مقیم اینجا شنیده بودم  خیلی محتاط عمل میکردم. ولی الان بعد از ۵ ماه به این نتیجه رسیدم که اشتباه میکردم. من نمیدونم تا کی باید نسبت به هم وطنانمان با این دید نگاه کنیم. واقعا اگر بتونیم به هم در داخل یک کشور غریب کمکی کنیم ایرادی داره؟ واقعا اگر کسی نظرش با ما مخالف باید اینجوری راجع به اون فکر کنیم؟ صحبت من با همه دوستان وبلاگ نویس و وبلاگ خوانه. من خودم یک پستی راجع به آقای خداحافظ کانادا نوشته بودم. الان میگم اشتباه کردم. چرا؟ خوب ایشون نظرات خودش رو داره می نویسه. همینطور که کانادا جون داره مینویسه. آقای خداحافظ کانادا هم اشتباه میکنه که نسبت دلالی رو به هم وطن خودش میده. من وقتی رسیدم اینجا دیدم اگر کسی رو اینجا نداشته باشی واقعا جمع و جور کردن خودت و راه رو از چاه شناختن هم سخته و هم هزینه بره. برای همین هم تصمیم گرفتم هروقت چیز جدیدی یاد گرفتم در اولین فرصت اینجا بنویسم. بعد هم اگر ببینم کسی از دوستان تاره داره میاد و یا اومده یک جوری با هم ارتباط برقرار کرده و هرچی تو این ۵ ماه یاد گرفتم به اون هم بگم. اینجوری هم برای خودمون یک دوست تازه پیدا میکنیم و هم اون شخص هر چند به مقدار کم کمتر هزینه خواهد کرد و شاید یک دلگرمی کوچک هم پیدا کنه که اینجا تنها نیست. ما تو ایران یاد گرفتیم که همه بدند مگر خلافش ثابت بشه. ولی اینجا مردم به من یاد دادن که همه خوبن مگر خلافش ثابت بشه. نمونه هم این که من تو این مجتمع خودمون هرکی رو حتی برای بار اول تو آسانسور یا پارکینگ دیدم اول اونها به من گفتند سلام. همه با لبخند هستند. اگر هم بار دوم ببینند میگن من فلانی هستم . شما؟ و به همین راحتی دوست پیدا میکنی . البته اجازه نداریم وارد حریم خصوصی همدیگر بشیم . ولی اگر کمکی بخواهی همیشه در دسترسند. اصلا هم به این کاری ندارند از کجا اومدی و کی هستی. حالا چرا نباید ما خودمون و بین خودمون اینجوری رفتار کنیم.

یا مثلا تو فروشگاه های بزرگ مثل وال مارت دستگاه هایی هست که شما خودت میتونی اجناسی رو که خریدی اسکن کنی و پولش رو به دستگاه بدی و بری بیرون. نه کسی فاکتورت رو چک میکنه و نه کسی اجناست رو. حالا این رو مقایسه کنید با فروشگاه شهروند که لازم به توضیح نیست.

محض اطلاع این دوست عزیز این من بودم که برای بار اول از نویسنده وبلاگ از ایران تا کانادا درخواست تلفن کردم. چون دیدم تازه اومدند و شاید بتونم اطلاعاتی هرچند اندک به ایشون بدم. تا الان هم همدیگر رو ندیدم و فقط ۲ دفعه تلفنی صحبت کردیم. نویسنده وبلاگ سفر ما به کانادا هم همینطور. با این تفاوت که ایشون و همسر شون رو چند بار دیدیم و صمیمی تر هستیم. همین الان هم که دارم این پست رو مینویسم قراره فردا بریم منزل اونها.

دوست دیگری تو یکی از وبلاگها نوشتند فقط ایرانیها و هندیها توی کار زیراب هم زو میزنند. واقعا زشته. این یعنی خود شما هم همین کار رو انجام میدی. مگر شما ایرانی نیستی؟  

البته من منظورم این نیست که آدم بد تو ایرانیها پیدا نمیشه. همونطوری که داخل ایران هم هست. ولی درست نیست که با دید منفی به همه نگاه کرد. اول شما برو جلو اگر دیدی نه این شخص آدم خوبی نیست بعد باهاش قطع رابطه کن. 

من از تمام دوستانی که در کانادا هستند خواهش میکنم به دوستان تازه وارد کمک کنند. به جای اینکه تو دل اونها رو خالی کنید با گفتن واقعیتها به اونها کمک کنید تا خودشون رو پیدا کنند. اگر جایی کار میکنید و میبینید استخدام دارند زود به تازه واردین اطلاع بدین. باور کنید هیچ اشکالی نداره. شما چینیها رو ببنید. یک جوری هوای هم رو دارند که انگار همه با هم از یک خانواده هستند. بعد ما ایرانیها که ادعا داریم مهمان نوازیم ، با هم اینجوری رفتار میکنیم. یکی به دیگری تهمت میزنه ، یکی میاد فقط بد و بیراه تو کامنت ها میزاره. یکی به اسم شخص دیگه ای میاد بد و بیراه میگه و .... .

امیدوارم هر چه زودتر به خودمون بیام و به زودی دارای یکی از بزرگترین کامیونتی ها در کانادا باشیم.  

تولد تولد تولدت مبارک

همسر عزیز و دوست داشتنی ،

 همراه همیشگی من در

تمامی لحظات زندگی 

               تولدت مبارک

                     

اولین روز کاری و یک جوابیه

امروز اولین روز کاری من بود. ساعت کاری من ۹ صبح تا ۵ بعد ازظهره. البته من ساعت ۷:۳۰ صبح از خونه خارج شدم و ۶:۳۰ بعد از ظهر برگشتم. ماشین رو همسر عزیز استفاده میکند و من با اتوبوس و مترو میرم.  به مرور از تجربیات کار مینویسم.

اما جوابیه:

از وقتی همسرم پست قبلی رو گذاشته یک آدم مریض پیدا شده که کامنت های چرت و پرت تو این وبلاگ و بقیه وبلاگها قرار میده. نمیدونم این آقای خداحافظ کاناداست (تو این مورد شک دارم چرا که ایشون اگر راست گفته باشند پزشک هستند و به شخصیت یک پزشک نمیخوره اینجوری حرف بزنه. البته اگر راست گفته باشند.) یا یک نفر دیگه. در توصیف مریضی ایشون همین بسه که ایشون کامنت گذاشتند و خطاب به همسر من گفتند که خوشحال نباش که شوهرت کار پیدا کرده. دو روز دیگه با یکی تو محل کار دوست میشه و بهت خیانت میکنه. (نتیجه : تمام مردان شاغل کانادایی در حال خیانت به همسرشون هستند.) ولی خیالت راحت باشه رابطه من و همسرم خیلی محکمتر از این حرفاست و من یک تار موی همسر عزیزم رو با دنیا عوض نمیکنم. یکسری توضیحات هم لازمه بدم:

۱- من هم اگر مثل این آقا نشسته بودم تو خونه و از صبح تا شب فقط وبلاگها رو چک می کردم و به اسم این و اون کامنت میگذاشتم میگفتم کانادا بدرد نمیخوره و همچین و همچونه. عزیز من برو کار کن. به خدا کار عار نیست چه تو مک دونالد باشه چه هر جای دیگه.

۲- در مورد دعا کردن هم تو نمیفهمی چرا به دیگران تیکه می اندازی. تو اگر خدا رو قبول داری باید بدونی که هرجایی ممکنه فکر کنی خدا بهت نزدیکتره . حالا ممکنه این مکان بالای کوه ، داخل منزل ، مسجد یا کلیسا باشه. مهم اینه که به خدا اعتقاد داشته باشی و همیشه از اون کمک بخواهی. حالا باز برو کامنت بذار رو مسخره کن که رودابه برو تو هم مثل بالی تو کلیسا دعا کن. محض اطلاع رودابه خانم و همسر گرامیشون درحال حاضر از دوستان ما هستند و با هم در اینجا در ارتباط هستیم. به کوری چشم بعضی ها هر جور کمکی هم که از دستمون بر بیاد براشون انجام میدیم.

۳- کاری که من پیدا کردم مجانی نیست (فقط جهت اطلاع). گفتم سه ماه آزمایشی یعنی بعد از سه ماه یک ساله قرارداد می بندن (مثل همسر شانتمیس عزیز). شما اطلاعات نداری دیگران رو تو اشتباه نداز.

۴- من تا امروز سعی کردم جنبه اعتدال رو گرفته باشم. هم از کانادا خوب نوشتم و هم بد. باز هم میگم کانادا مدینه فاضله نیست. پیدا کردن کار سخته ولی غیر ممکن نیست. ولی به نظر من اگر کار داشته باشی جای خوبی برای زندگیه. آرامش خاصی داره. البته این نظر منه. برای نظرات همه تا وقتی که بی ادبانه و تمسخزآمیز نباشه احترام قائلم.

از اینکه مجبور شدم یک مقدار تند بنویسم معذرت میخوام. امیدوارم این آقا هم دست از این کارها برداره و اگر هم انتقادی داره به صورت منطقی بیان کنه. چون با این طرز گفتار احساس میکنم که این شخص دوست نداره هیچ ایرانی تو کانادا موفق باشه. حالا شانس آوردیم که ما هنوز تا موفقیت راه زیادی داریم و اینجوری به ما حمله میکنه. به هر حال باز هم قسمت نظرات بازه و همچنان به قوانین دموکراسی پایبندیم. فقط باز خواهش میکنم بی ادب نباشید و مسخره نکنید.  

بدون عنوان

این روز ها اخبار بدی از ایران میرسد. فیلمهایی هم که از اونجا میرسه خیلی غم انگیزه. استرسی هم که به ما وارد میشه خیلی زیاده. امروز به سختی تونستیم با ایران تماس بگیریم. نمیدونم. امیدوارم آخر و عاقبت این قضیه ختم به خیر بشه. فعلا انگیزه نوشتن نداریم. تمام فکرمون ایران و مردم ایران.فعلا .... 

هوای تهران

هوای تهران هم داره ما رو برای کانادا آماده میکنه. امروز صبح برف اومد. بعد آفتاب شد. حالا باید منتظر باشیم ببینیم بعد چی میشه. این هم فیلم برای دوستانی که در کانادا زندگی میکنند. البته با عرض شرمندگی هر کاری کردم با tiny فیلم رو upload کنم به دلیل ف*ی*ل*ت*ر بهتر از این نشد.سایت بهتر هم سراغ نداشتم. اگر کسی میدونه لطفا راهنمایی کنه.

Original Video - More videos at TinyPic

لینک دانلود


این هم یک ساعت بعد:
 

Original Video - More videos at TinyPic

لینک دانلود

نظرات وبلاگ

امروز وقتی وارد بلاگفا شدم و دیدم که نزدیک به 15 کامنت جدید برای آخرین پست وبلاگ قرار داده شده خیلی خوشحال شدم. ولی وقتی کامنت ها رو خوندم بسیار متاسف شدم. چرا  وقتی ما از چیزی خوشمان نمیاد با حرفهای زشت باید نظرمون رو بگیم. چرا باید به دیگران توهین کنیم. آقایی که به سوال یک خواننده با توهین جواب میدی آیا یک لحظه پیش خودت فکر کردی که با راهنمایی درست میتونی چقدر برای جامعه مفید باشی. این نشون داد که شما حتی یک دقیقه هم در کانادا زندگی نکردی که اگر کرده بودی حداقل یاد میگرفتی به نظرات دیگران احترام گذاشته و اگر هم مخالفتی داری با دلیل محکم آنرا ابراز کنی نه با توهین . دوستان من متاسفانه مجبور شدم بعضی نظرات را حذف کنم. اصلا هم دوست ندارم قسمت تایید نظرات را فعال کنم. بیایین تمرین احترام گذاشتن به عقاید دیگران را از همینجا شروع کنیم و نیازی به چوب بالاسر نداشته باشیم.امیدوارم از این به بعد شاهد راهنمایی های دوستان موافق و مخالف مهاجرت به کانادا به صورت کاملا محترمانه باشیم. نظرات همچنان بدون تایید نمایش داده میشوند. ولی اگر نظری به صورت توهین باشه چه از طرف دوستان موافق و چه از طرف دوستان مخالف متاسفانه حذف میشه. با دیگران با احترام رفتار کن تا آنها نیز با تو به احترام رفتار کنند.