سلام
۱- اول از همه دوستانی که در دو پست قبلی ما رو مورد لطف قرار دادند ممنونم. همسرم کامنتهای مربوط به تولدش رو جواب داد. ولی من وقت نکردم . ببخشید. ولی از همینجا از همه تشکر میکنم.
۲- در یکی از کامنتها که حتما خودتون هم دیدید یکی از دوستان متنی رو نوشته که خلاصه اون اینه که هرکی از کانادا بد بگه عامل ج.ا.ا. بد ندیدم یک چند خطی درباره این موضوع بنویسم.
من از اون موقعی که وارد کانادا شدم به خاطر مسائلی که در ایران از دوستان و آشنایان راجع به ایرانی های مقیم اینجا شنیده بودم خیلی محتاط عمل میکردم. ولی الان بعد از ۵ ماه به این نتیجه رسیدم که اشتباه میکردم. من نمیدونم تا کی باید نسبت به هم وطنانمان با این دید نگاه کنیم. واقعا اگر بتونیم به هم در داخل یک کشور غریب کمکی کنیم ایرادی داره؟ واقعا اگر کسی نظرش با ما مخالف باید اینجوری راجع به اون فکر کنیم؟ صحبت من با همه دوستان وبلاگ نویس و وبلاگ خوانه. من خودم یک پستی راجع به آقای خداحافظ کانادا نوشته بودم. الان میگم اشتباه کردم. چرا؟ خوب ایشون نظرات خودش رو داره می نویسه. همینطور که کانادا جون داره مینویسه. آقای خداحافظ کانادا هم اشتباه میکنه که نسبت دلالی رو به هم وطن خودش میده. من وقتی رسیدم اینجا دیدم اگر کسی رو اینجا نداشته باشی واقعا جمع و جور کردن خودت و راه رو از چاه شناختن هم سخته و هم هزینه بره. برای همین هم تصمیم گرفتم هروقت چیز جدیدی یاد گرفتم در اولین فرصت اینجا بنویسم. بعد هم اگر ببینم کسی از دوستان تاره داره میاد و یا اومده یک جوری با هم ارتباط برقرار کرده و هرچی تو این ۵ ماه یاد گرفتم به اون هم بگم. اینجوری هم برای خودمون یک دوست تازه پیدا میکنیم و هم اون شخص هر چند به مقدار کم کمتر هزینه خواهد کرد و شاید یک دلگرمی کوچک هم پیدا کنه که اینجا تنها نیست. ما تو ایران یاد گرفتیم که همه بدند مگر خلافش ثابت بشه. ولی اینجا مردم به من یاد دادن که همه خوبن مگر خلافش ثابت بشه. نمونه هم این که من تو این مجتمع خودمون هرکی رو حتی برای بار اول تو آسانسور یا پارکینگ دیدم اول اونها به من گفتند سلام. همه با لبخند هستند. اگر هم بار دوم ببینند میگن من فلانی هستم . شما؟ و به همین راحتی دوست پیدا میکنی . البته اجازه نداریم وارد حریم خصوصی همدیگر بشیم . ولی اگر کمکی بخواهی همیشه در دسترسند. اصلا هم به این کاری ندارند از کجا اومدی و کی هستی. حالا چرا نباید ما خودمون و بین خودمون اینجوری رفتار کنیم.
یا مثلا تو فروشگاه های بزرگ مثل وال مارت دستگاه هایی هست که شما خودت میتونی اجناسی رو که خریدی اسکن کنی و پولش رو به دستگاه بدی و بری بیرون. نه کسی فاکتورت رو چک میکنه و نه کسی اجناست رو. حالا این رو مقایسه کنید با فروشگاه شهروند که لازم به توضیح نیست.
محض اطلاع این دوست عزیز این من بودم که برای بار اول از نویسنده وبلاگ از ایران تا کانادا درخواست تلفن کردم. چون دیدم تازه اومدند و شاید بتونم اطلاعاتی هرچند اندک به ایشون بدم. تا الان هم همدیگر رو ندیدم و فقط ۲ دفعه تلفنی صحبت کردیم. نویسنده وبلاگ سفر ما به کانادا هم همینطور. با این تفاوت که ایشون و همسر شون رو چند بار دیدیم و صمیمی تر هستیم. همین الان هم که دارم این پست رو مینویسم قراره فردا بریم منزل اونها.
دوست دیگری تو یکی از وبلاگها نوشتند فقط ایرانیها و هندیها توی کار زیراب هم زو میزنند. واقعا زشته. این یعنی خود شما هم همین کار رو انجام میدی. مگر شما ایرانی نیستی؟
البته من منظورم این نیست که آدم بد تو ایرانیها پیدا نمیشه. همونطوری که داخل ایران هم هست. ولی درست نیست که با دید منفی به همه نگاه کرد. اول شما برو جلو اگر دیدی نه این شخص آدم خوبی نیست بعد باهاش قطع رابطه کن.
من از تمام دوستانی که در کانادا هستند خواهش میکنم به دوستان تازه وارد کمک کنند. به جای اینکه تو دل اونها رو خالی کنید با گفتن واقعیتها به اونها کمک کنید تا خودشون رو پیدا کنند. اگر جایی کار میکنید و میبینید استخدام دارند زود به تازه واردین اطلاع بدین. باور کنید هیچ اشکالی نداره. شما چینیها رو ببنید. یک جوری هوای هم رو دارند که انگار همه با هم از یک خانواده هستند. بعد ما ایرانیها که ادعا داریم مهمان نوازیم ، با هم اینجوری رفتار میکنیم. یکی به دیگری تهمت میزنه ، یکی میاد فقط بد و بیراه تو کامنت ها میزاره. یکی به اسم شخص دیگه ای میاد بد و بیراه میگه و .... .
امیدوارم هر چه زودتر به خودمون بیام و به زودی دارای یکی از بزرگترین کامیونتی ها در کانادا باشیم.